در دهکدهای کوچک واقع در قلههای کوههای اشبور، زندگی به خوبی در جاروبی ابرها آغاز میشد. ابرها در این دهکده به عنوان پرستاران آسمانی شناخته میشدند و وظیفهی آنها تنظیم آب و هوا برای مردم بود. هر روز، ابرها با هماهنگی و همدلی با یکدیگر، به شکلهای مختلف در آسمان ظاهر میشدند تا برای دهکده ابری مطلوب فراهم کنند.
در دهکده، ابرهای مختلفی زندگی میکردند. ابر آقا، که به نام 'کوهان آسمان' معروف بود، از بزرگترین و پرقدرتترین ابرها بود. او همیشه در اسمان حاکمیت میکرد و مردم به او احترام میگذاشتند. او با لطف و مهربانی، بارانهای آسمانی را برای مزارع و باغها به ارمغان میآورد.
سپس ابر بانو، که با نام 'پریسا آبی' شناخته میشد، از زیباترین ابرها بود. رنگ آبی آسمان را به او مدیون بودند و وقتی او در آسمان ظاهر میشد، همه مردم شادی میکردند. پریسا آبی به ویژه برای بچهها و کودکان، یک منبع سرگرمی و خوشحالی بود.
اما در این دهکده، ابرهای جوانی هم وجود داشتند که هنوز در مرحله یادگیری بودند. ابر جوان به نام 'آرمین' با رنگهای ترکیبی درخشان و طراحیهای پیچیده به دنیا آمده بود. او هنوز در تلاش بود تا نقشهی درستی برای رقص و نمایشهای خود در آسمان پیدا کند. هر روز تلاش میکرد تا رنگ و شکلهای متفاوتی را به آسمان هدیه دهد.
یک روز، آرمین به تصمیم گرفت که یک ابر فانتزی بسازد. او با رنگهای جسورانه و شکلهای نامعمول، یک ابر به شکل دیگری در آسمان ظاهر کرد. مردم دهکده از دیدن این ابر تعجب کردند و نمیفهمیدند که چه اتفاقی افتاده است.
آرمین تصمیم گرفت که این ابر فانتزی را به مردم توضیح دهد. او به آسمان پرواز کرد و با نمایشهای جادویی، داستانی جذاب در آسمان رقم زد. او شکلهای مختلفی را به نمایش گذاشت و مردم دهکده همچنان به شگفتزدهای زنده بودند.
در انتها، مردم دهکده فهمیدند که زیبایی ابرها در تنوع و خلاقیت آنهاست. آرمین به عنوان ابر جوانی که به دهکدهاش شادی و جذابیتی جدید آورده بود، تحسین و احترام مردم را جلب کرد. او به مردم آموخت که همیشه در جلب زیبایی و خلاقیت باید پشتکار داشته باشند.
داستان ابرها نشان میدهد که زیبایی جهان از تنوع و خلاقیت در طبیعت ناشی میشود و هر چیزی که به دنیا آمده، نقش وظیفهای مهم دارد. این دهکده نشان میدهد که هر فرد میتواند با تلاش و ایدههای جدید، زیبایی به دنیا اضافه کند و به ارزش و زیبایی جهان کمک کند.
امید وارم خوب باشه